آشیانه  پر مهر ما آشیانه پر مهر ما ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره
وب مامان منتظروب مامان منتظر، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

رایان کوچولو

یا باب الحوائج

سلام عروسک اومدم بگم دارم میرم آزمایش بدم عزیزم قلبم داره وایمیسته از استرس حالت تهوع دارم. خداجون خدای مهربونم نذار ناامید برگردم دلمو شاد کن خدا بذارامسال بهترین سال عمرم باشه  جلو همه خودمو بیخیال نشون دادم ولی خدا تو که میدونی دارم از استرس میمیرم تو که از درون من خبر داری خدا تورو به همین روزای عزیز تورو قسم به باب الحوائج نذار دلشکسته برگردم.
31 فروردين 1395

نمیخوام دلمو خوش کنم

سلام عروسک خوبی خوشگلم خوشگلم این روزا و اینماه داره سخت تر از هرماه میگذره وای نمیدونی مامانی چه حالی داره که  تمام علائم پری رو دارم ولی نمیشم!!!!! ۱۴باید میشدم و امروز۳۰هست همش گفتم نکنه حامله باشم نمیدونی که صدتا بی بی چک تست کردم ولی همش منفی منفی منفی بازم ناامید شدم  ولی حالا به اصرار خاله فریما و خاله شیوا و زندایی یاسمن میخوام فردا برم یه آزمایش هم بدم من مطمئنم حامله نیستم چون اگر بود حداقل یکی از بی بی چکا نشون میداد  ولی اونا میگن شاید باشی میگن بعضی از بی بی چکا نشون نمیده. ولی مامانی من نمیخوام الکی دلمو خوش کنم و دوباره امیدم ناامید بشه . هووووووف اینماه بدترین ماه عمرم بود خیلی داره بهم سخت میگذ...
30 فروردين 1395

هیچ کس نمیفهمد

این روزها هر ڪسے مرا مےبیند از حال و روزم مے پرسد شڪ نڪن ڪہ اگر هم از حالم بگویم هیچ ڪس نمے فهمد همین قدر بدان ڪہ بہ طرز خیلی خیلی تلخے،آرامم بَعضی وَقتا خِیلی سَخته که پیش بقیه وانِمودکنی حالِت خوبه. درحالی که دوست داری از ته دِل فریاد بکشی داغونم.
29 فروردين 1395

خداااااا داغووووونم

سلام خوشگل مامان خوبی؟؟؟ عزیزم از خودم واست بخوام بگم که داغووونم عزیز دلم مامان من باید ۱۴پری میشدم ولی نشدم تا ۲۰هم صبر کردم خیلی خوشحال شدم گفتم حتما دیگه شما اومدی و چند بار تست کردم ولی همش منفی منفی وبازم شما نیومدی دیگه رفتم دکتر دکتر هم گفت که حامله نیستم و دیگه واسم آمپول پروژسترون نوشت آمپولا را زدم ولی بازم بااینکه امروز ۲۸هست هنوز خبری از خانم پری نیست حالم خیلی بده دل درد و کمر درد امونم رو بریده نه حال جسمیم خوبه نه حال روحیم . عزیزم پس کی میخوای بیای پس کی میخوای منو از اینهمه ناراحتی و اضطراب رها کنی. رسما داغوونم عروسک   خدایا .. من همانی هستم که وقت و بی وقت مزاحمت می شوم  همانی که وقتی دلش می گیرد و...
28 فروردين 1395

خدایی هست

دستم به آرزوهایم نمی رسد   آرزوهایم بسیار دورند...   ولی درخت سبز صبرم می گوید:   امیدی هست...خدایی هست...   این بار برای رسیدن به آرزوهایم یک صندلی زیر پایم می گذارم   شاید این بار دستم به آرزوهایم برسد...
28 فروردين 1395

میشنوییی؟؟؟؟

خـدایـــا     مـےتونَـم چـَند لَـح ـظــہ بـاهـاتـ خَلـوَتـ کـُنـــَم؟     قـولـ مـ ــے دَهـَم     بیـشـتَر اَز چَ ـند لَـحظـہ وَقـتـت را نَـگـیـرَم     گـــوشِـتـ ُ بــیار جـ ِلـــو...     بیــا   نَـزدیــکـ ـتَـر...     مـَـن خَ ـستـ ِه اَم     مــےشنَوـے؟
28 فروردين 1395

معجزتو میخوام خداااااا

خدایا حواست هست؟!.. یادته هر کی میخواست از تو نا امید بشه  بهش میگفتم  ارتباطت با خدا به تار مویی بند شده... یا به دستت بریده میشه  یا میشه طنابی سفت و محکم... یهو به خودشون میومدن  طنابش میکردن و برمیگشتن بهت؟! یادت هس واقعا؟! چند نفرو برگردوندم برات؟! من به این کوچیکی و تو به اون عظمتت... منت نیس مشتی دلخورم ازت... ”معجزتو اگه داری !... اگه لایقشم !... الان میخوامش نه روز مبادا... هر چی تو چنته داری رو کن برام نزار این یه تار مو‌ رو ‌پاره کنم خودت طنابش کن کار من نیست... ...
28 فروردين 1395

بدون تاخیر

این حس مادرانه هیچ منطق وزبانی سرش     نمیشود.     وقتی طغیان می‌کند دیگر نمی‌توان آن راآرام     نمود.   هیچ قدرتی یارای مقابله با آن را ندارد.     هیچ دارویی تسکین دهنده آن نمیباشد.     و این امر صبر کن را نمیفهمد.     نمی خواهد بفهمد فقط او را میخواهد.     بدون تاخیر..... ...
19 فروردين 1395

بعضی چیزها

.   بعضی چیزها را ” باید ” بنویسم   نه برای اینکه همه ” بخونن ” و بگن ” عالیه ”   برای اینکه ” خفه نشم ”   همین !!   .
18 فروردين 1395

این روزها

↯⇦ ایــــــــــن روزهـــــا . . .      آنقــــــــــدر فریاد هایـــــــــــم را درون خود ریختـــــہ ام             ڪه اگــــــــــر بـہ چشمــــــــــانم زُل بزنـــــے                               کـــَــــــــــــر میشوی . . . ⇨↯
18 فروردين 1395